مردی در خواب دید با خدا روی شن ها قدم می زند...
و تمام مراحل زندگیش را خواب می بیند...
ناگهان متوجه می شود در زمان شادی دو رد پا روی زمین هست...
رد پای خودش و رد پای خدا..
اما...
در سختی و ناامیدی فقط یک رد پا روی زمین...
آن مرد به خدا گلایه می کند که چرا در ناامیدی و سختی او را تنها گذاشته!!..
خدا پاسخ میدهد:
من هیچگاه تنهایت نمی گذارم...
در ناامیدی من تو را به دوش می کشیدم این جای پای من است تو آن موقع روی شانه هایم بودی..
سلام مهربان که نوشته هات عمق ایمان ومهربانیت رو میرسونه که اینطورحرفت رو به تصویرمیکشی . ولی خودمونیم ها بعضی مواقع اینقدرمشکلات دروجودمون رخنه میکنه که فکرمیکنیم خداهم ماروفراموش کرده ولی بقول شما خوب می بینیم اونوقت ها لابدحکمت خدابودکه اینطورشده واین همون قدم خداونده که همیشه یک قدم ازماجلوتره وبهترین رو برای بنده اش خواسته . همیشه خداوند درزندگی یارویاورت باشه . دست حق نگهدارت