اجازه خدا؟
!میشه من ورقهامُ بدم؟! ...
میدونم وقت امتحان تموم نشده ...
میدونم هنوز کسی رو نفرستادی که ورقهامُ بگیره ...
اما دیگه نمیتونم ادامه بدم ...
هر کاری میکنم نمیتونم ...
هنوز هیچ جواب درستی پیدا نکردم که تو ورقهام بنویسم ...
ورقهام پر از اشتباه و خط خطی ِ...
ورقهامُ که نگاه میکنم حالم بهم میخوره
... ...میشه من ورقهامُ بدم؟! ...
میخوام جوابهای درستُ ببینم ...
میخوام از ایـــــــن همـــــــــــــــه شک و تردید رها بشم ...
حتی اگه به خاطر گندی که به امتحانم زدم بخوای تنبیهم کنی
...میخوام از این جلسهی امتحان که لحظه به لحظهاش جز عذاب چیزی نیست برم بیرون
...میشه من ورقهامُ بدم؟! ...
میخوام بیام پیش خودت
...میشه من ورقهامُ بدم؟
! ...
چقدر این متنت قشنگ بود